در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد

ساخت وبلاگ
ما را شرار عشق، به وضع عجیب سوختیعنی که هست و بود، از آن یک لهیب سوختراحت چو خواستیم دمی در پناه صبر،از دل خبر رسید که صبر و شکیب سوختمی خواست رنگ عقل شود زیب این بناو این شعله در نخست، از این خانه زیب سوختتا خواست شرح عشق کند زیب دفتریآتش گرفت خانه و کلک ادیب سوختبیمارِ دردِ عشق، خلاصی از آن نیافتکاین تب امان داند، دوا و طبیب سوختهر نو بهار داد خبر از وصال دوستورنه خزان پار، دل عندلیب سوختما را خرد چو شیخ اگر هم نصیب بود،برق جنون دوید به ناگه، نصیب سوختخاکش یقین به قهر برد باد نیستیآن کو طناب مهر ز مکر و فریب سوختآتش مزن به هیچ دل، ای سرفراز بخت!بسیار دیده ایم فراز از نشیب سوختمستان کنار تربت«بلخی» به چنگ و نایاو را خبر کنید چو روزی رقیب سوخت* محبس دهمزنگ-27/1/1340 + نوشته شده در  2022/9/21ساعت 14:26&nbsp توسط شهیده ﺷﺮاﺭﻩ بلخی  |  در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 61 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:42

افتاده بشر، سخت به قلاّب سیاستیک فرد، رها نیست زاطناب سیاستزوق است به آموزش این مدرس، امّامقصود سیاست شده نایاب سیاستآن عیب که دی شیخ به خود داشت زتزویر،امروز کمال است به اصحاب سیاستاین شرع، چه شرعی است ندانیم که در ویهر فتنه مباح است به ایجاب سیاستعیش و طرب و شاهد و بزم و می و میناپروانه صفت آمده بیتاب سیاستترسیم زپی حرمتی قبلۀ عشّاقکابروی بتان هم شده محراب سیاستدین و وطن و قوم و زبان پاک ز صولتبر کهنه عظام است ز اسباب سیاستتعلّق نه به طاعت تظاهر به عباداتنیرنگ و ریا جمله ز آداب سیاستهمزیستی و رشتۀ کلتور و ثقافت(1)حیران شدم از این همه القاب سیاستهر گوشه گواهی است ز محرومی مظلومانصاف کجا رفت ز اخطاب سیاست؟بس نامه جوانان بنوشتند*، ملل لیکنه شیخ به راه آمد و نه شاب سیاست«بلخی» اگر این غفلت و این بستر ناز است،باید که بشر را بکُشدخواب سیاست + نوشته شده در  2022/9/22ساعت 12:56&nbsp توسط شهیده ﺷﺮاﺭﻩ بلخی  |  در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:42

  گفتند خوش در گوش دل؛ چون عاشق دیوانه شو گر وصل او خواهی، ز خود بیگانه شو، بیگانه شو در عشق او گر صادقی، باید بسوزی خویشتن در شعلۀ عشقش، دلا! پروانه شو، پروانه شو انسانی و داری شرف بر جمله خلق ما سلف(1) چون از ملایک بهتری، فرزانه شو، فرزانه شو(2) تا کی گرفتار هوس محبوسی اندر این قفس؟ تو شاهباز رفعتی، شاهانه شو، شاهانه شو بگذار هستی را ز خود، فارغ شو از کبر و محن همچون علی در راه حق مردانه شو، مردانه شو تسلیم شو، بگذر ز جان، تا ره دهندت در جنان با انبیا و اولیا همخانه شو، همخانه شو در عشقش ار خواهی سبق، مطلب تو از حق غیر حق در بارگاهش چون حسین جانانه شو، جانانه شو «بلخی»! تو و این رتبه ها نبود به غیر از ادّعا مجنون صفت در این جهان افسانه شو، افسانه شو در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1396 ساعت: 17:06

  شوقی جوان که وضع اروپایت آرزوست! سر خوش از آن شدی که سراپایت آرزوست سودای بس عجیب به سر پروریده ای در زیر قبر، رونق دنیایت آرزوست بیرون نجسته ای تو ز دام غرض هنوز ای مرغ پر شکسته! ثریّایت آرزوست با مد خشک خویش شبیهی به زاهدی طاعت ریا نموده و عقبایت آرزوست بی عشق به از آن که زنی لاف عشق خام مجنون نگشته، طرّۀ لیلایت آرزوست صید خدنگ فتنۀ نفسی و باز هم موهوم آشیانۀ عنقایت آرزوست در حوض و جوی، غو در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : شوقی,جوان,اروپایت,آرزوست,سراپایت,آرزوست, نویسنده : balchi313 بازدید : 71 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:11

    اگر رسم مروت در جهان نیست، وگر از مردمی نام و نشان نیست، مدان مسؤول آن دور زمان را گناه از ماست، تقصیر از زمان نیست کنون پیرایه از ما می برد دل اصالت هیچ در حسن بتان نیست خزان زردی چنان پشاید، کامروز سواد زلف وصف دلبران نیست برد بزم ریا خاصیّت از می دگر آن نشأه در دخت رزان نیست نکونامی و بدنامی است جاوید جهان را هر چه بینی، جاودان نیست عدالت دفع بیداد است، ورنه کسان را جز ضرر از ناکسان نیست در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : مروت,جهان,نیست,مردمی,نشان,نیست, نویسنده : balchi313 بازدید : 92 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:11

راست گویم که ز بس فتنه ی ایام گذشت نشه از دختر رز شهد لب از جام گذشت زینت محفل امروز همه رنگ و ریا است حسن آن شاهد مه پیکر گلفام گذشت شیشه صاف است ولی باده ی مردافکن کو می همان بود که اندر خم خیام گذشت آه ما رفت به دلدار رسانید پیام ای صباهان تو به خود پیچ که پیغام گذشت حال مرغ دل من زان خم گیسو پ در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 127 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 2:37

  زین جهان، ای طالب ارشاد! عبرت لازم است خاطرت گر شاد و گر ناشاد، عبرت لازم است خندۀ، مکر عروس دهر، با هر کس دمی است شد عزا بس حجلۀ داماد، عبرت لازم است بر شد از کاخی، صباحی، شادی و بانگ سرور شامگاهان گریه و فریاد، عبرت لازم است هر نفس باد خزان زین بوستان- و احسرتا- خم کند صدها قد شمشاد، عبرت لازم در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 2:37

  بهاریه  آمد بهار من، گل من، با حساب نو ذوق آزماست صحنۀ این انتخاب نو ساقی به جام ریخت به مستان می جدید یارب! ز جوجۀ دل زاهد کباب نو مطرب به ساز خویش نواهای نو نواخت شاهد! تو هم خرام کن از پیچ و تاب نو یار نوی چو نیست، به مایار پارگین بد نیست جلوه گر کُنَدی با نقاب نو تا میگسار رنج نبیند ز محتسب، در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 2:37

    تا کی تو هم دروغ بگویی و من دروغ؟ زاید به اجتماع فتن تن به تن دروغ غافل مشو که هست زبان، مصدر زیان صدخانه را به باد دهد یک سخن دروغ تأثیر زهر داشت، بسا دیده شد که دل افتد به کام مرگ چو گوید دهن دروغ هر صفحه شاهدی است ز اوراق روزگار کافاق تیره کرد ز دود محن دروغ گر نسل آدمیم، چه حاجت که هر کدام در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 2:37

ما گرفتاران لیلاییم، مجنون میر ماست از خرد بیگانه بودن باعث تشهیر ماست گر خراب اندر خراباتیم، نقصان کی بریم؟ کز پی این یک خرابی، نوبت تعمیر ماست در سر بازار هستی هیچ کس آزاد نیست فارغ از عقلیم، امّا خود جنون زنجیر ماست ما نشان کفر زلفش از ازل آورده ایم محتسب هم تا ابد اندر پی تکفیر ماست شاهد بزم در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد...ادامه مطلب
ما را در سایت در وقت سحر گاهان دستی به دعا بردار **** از خویش شکایت کن، ماه رمضان آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balchi313 بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 2:37